Wednesday, August 25, 2010

همه دارایی یک جنبش، عکس هایی که ماندگار شدند

مطالبی را که در سال پیش نوشته ام و بنابه دلایلی در وبلاگم پستشان نکردم اینجا برای مروری در آینده پست می کنم

همه دارایی یک جنبش، عکس هایی که ماندگار شدند
حسن سربخشیان
۳ اسفند ۱۳۸۸


عکاسی ایران را مدتها بود اینگونه بدون پشتوانه ندیده بودم .بیش از یک هفته تمام است نتیجه مسابقه ورلد پرس فتو اعلام شده و سه اثر از تصاویر برگزیده به رویدادهای بعد از انتخابات خرداد ۱۳۸۸ مربوط می شوند که در تهران عکاسی شدهاند. برندگان یکی از ایتالیا و یکی از فرانسه بودند. اما سومین نفر همچنان مجهول الهویه مانده است و آن شخص کسی نیست جز ثبت کننده تصویر ندا که با کار خود دنیای خبر را به لرزه در آورد؛ تصویری که حاکمیت ایران را مجبور به دروغ پردازی خنده داری برای ارتباط قتل ندا به دولت انگلستان نمود.

عکس برتر سال ۲۰۰۹ ورلد پرس فتو عکس پیترو ماستورزو، عکاس آزاد ایتالیایی تصویری است که در نوع خود کمتر دیده شده است که در بهترین حالت ممکن وضعیت بعد از انتخابات را به بیننده منتقل می کند . فضایی سرشار از خوف و ترس مردمی که برای بیان اعتراض های خود باید در حریم خانه ها بمانند و عکاسانی که از ترس بازداشت شدن بر روی بام ها پنهانی عکاسی می کنند.

اگر چه حدود ده روز است که خبر برنده شدن این عکس اعلام شده است همچنان در سایتهای خبرگزاریهای رسمی و نیمه رسمی داخل کشور به دنبال دیدن خبری در این ارتباط هستم و منتظر پوشش این خبر مانده ام. انگار که این خبر به ایران نرسیده است و همگان از آن بی خبرند. اما چه دولت ایران دوست داشته باشد چه دوست نداشته باشد این عکس برنده یکی از مطرح ترین مسابقات جهانی عکس شدهاست

اینبار در انتخاب بهترین عکسهای سال این عکاسان ایرانی بودند که در بخش اعتراضات مدنی تمام جوایز را از آن خود کردند. اما باز نه در سایت ایرنا و نه در خبرگزاری فارس و نه حتی در سایتهای تخصصی عکاسی خبری داخل کشور در این باره مطلبی منتشر شد و این در حالیست که پوشش اخبار برپایی نمایشگاههای عکس در پایتخت بیشتر به سوی نمایشگاههای انفرادی و غالبا عکاسی غیر مستند اجتماعی سوق داده شده اند. به نظر می آید تمام دنیا ی عکاسی اینک لنز دوربین هایش را به سمت عکس هایی دوخته است که عکاسان آن حتی نمی توانند لبخندی از رضایت برای این موفقیت بزنند و ترس و اندوه وضعیت موجود آنها را وادار به سکوت کرده است.
نمی توان اذعان داشت که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت آقای احمدی نژاد از بنیاد ورلد پرس فتو بیاطلاع باشد زمانی که در سالهای نه چندان دور خود در دولت نهم مجوز بر پایی کلاسهای آموزشی این بنیاد را در تهران صادر کردند؛ هر چند بعد از دو دوره تعطیل شد.


بررسی آرشیو روزنامه ها و خبرگزاریهای داخلی در سالهای قبل نشان از اهمیت دادن به نتیجه این نوع مسابقات دارد اما برای مطبوعات تحت کنترل دولت ایران این مصلحت حاکمیت است که نشان می دهد کدام خبر را مردم باید مطلع شوند و کدام یک را نه.

اما غم انگیزترین بخش قصه آنزمان بیشتر خود را آشکار می کند که حتی عکاسان نامشان در سایت مسابقه پی او وای دیده نمی شود و این البته بیشتر برای محافظت از جان آنهاست ولی این دفعه شاید عکاسان خود نیز واقعا دلشان نمی خواهد که نامشان آشکار شود


عکاسان برنده حتی توان شادی کردن نیز برایشان باقی نمانده است زمانی که به خاطر اطلاع رسانی متهم به جاسوسی می شوند، هنوز همکارانشان در زندانند و برخی نیز در بدر کشورهای دیگر شده اند تا از دست دستگاه حاکم در امان باشند

رژیم جمهوری اسلامی با اتکا همین تصاویر که توسط عکاسان و مردم گرفته شدند اعتبار خود را از دست رفته دید و به محدود کردن هر چه بیشتر رسانه ها پرداخت. ایجاد فضای رعب و وحشت و سانسور بی سابقه توسط دستگاههای امنیتی امکان فعالیت حرفه ای را برای پدید آورندگان این آثار غیر ممکن ساخت .بررسی خروجی خبرگزاریهای خارجی مستقر در ایران در طول ماههای بعد از انتخابات دهم نشان می دهد حاکمیت همچنان در پی ارایه دیدگاه رسمی خود به این خبرگزاری هاست و این کار را با برقراری محدودیتهای فراوان برای فعالیت این خبرگزاریها در داخل کشور اعمال می کند

این در شرایطی است که خبرگزاریهای بین المللی نیز ترجیح می دهند تا با فعال نگاه داشتن دفاتر خود در داخل ایران بعضا اخبار نا آرامیها را از کشور ثالثی پوشش دهند تا به دور از تبعات ناشی از برخورد های دولت ایران با دفاترشان باشند.
در طول هشت ماه گذشته جمله معروفی همچنان همراه با تمام عکسهای منتشر شده توسط خبرگزاریهای بین المللی از ایران به چشم می خورد و آن حکایت از منع دسترسی رسانههای خارجی به منابع خبری و استفاده از آثار عکاسان ناشناس است.تکرار اینکه عکاس عکس فوق ناشناس است نشان می دهد تا چه اندازه رعب بر فضای جامعه عکاسی ایران حاکم است.

با استناد به تمام آنچه بیان شد می توان به قدرت تصویر در عصر تکنولوژی و حال حاضر پی برد و ارزش تصاویر ارسالی توسط مردم به روی شبکه های اطلاع رسانی همچون یوتیوب و فیس بوک را بعد از انتخابات دهم ایران از نا آرامی های ایران دریافت؛ زمانی که تمام روزنه های ارتباط با دنیای خارج توسط دولت بسته شده بودند.

همان چند روز بعد از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ کافی بود تا اینک دولت ایران بعد از هشت ماه همچنان در پی اثرات عکسهای آن روزها باشد؛ به عبارتی عکس تبدیل به پاشنه آشیل دولت جمهوری اسلامی شده است. هرچند در برخورد حاکمیت با معترضان و برای شناسایی آنها سایتهای مرتبط با مراکز امنیتی دست به انتشار تصاویر مردم زدند تا اینبار نیز استفاده از عکس صرفا مختص به معترضین نبوده بلکه نظام جمهوری اسلامی نیز به منظور ارعاب بیشتر معترضین از این رسانه بهره برده باشد

اما اینبار این تصاویر برگزیده و همچنین میلیونها فریم ثبت شده دیگر توسط عکاسان و مردم هست که همه ساله به مردم جهان یاد آوری خواهد کرد که ایرانیان بدنبال رسیدن به دمکراسی چه هزینه های گزافی را متحمل شده اند

No comments:

Post a Comment