Wednesday, August 25, 2010

قرار است متني براي مقدمه نمايشگاه *سي سال فتوژورناليسم ايران* بنويسم

مطالبی را که در سال پیش نوشته ام و بنابه دلایلی در وبلاگم پستشان نکردم اینجا برای مروری در آینده پست می کنم

نشسته ام اينجا بسته اي حاوي کتابي برايم پست شده است از پاريس.
کتابچه نمايشگاه سي سال عکاسي مطبوعاتي ايران به همراه کتابي ديگر داخل بسته است.
متني در کتابچه نوشته من است که سه ماه پيش وقتي در شرق دور بودم نوشتم.
اين نمايشگاه سه هفته ديگر در پاريس افتتاح حواهد شد.

http://www.photoquai.fr/en/exhibitions/monnaie-de-paris.html

متن چاپ شده خلاصه ايست از متن زير:

قرار است متني براي مقدمه نمايشگاه *سي سال فتوژورناليسم ايران* بنويسم

تقريبا شش ماه است در گير آماده سازي کارهاي مقدماتي بر پايي نمايشگاه بودم و اکنون که همه چيز آماده شده است ظاهرا دست سرنوشت در پي آنست تا روند جديدي در جریان رو به رشد عکاسي مطبوعاتي ايران را رقم بزند.

در ماه 2009 june ايران انتخاباتي بسيار مهم را در تاريخ ۳۰ ساله خود از سر گذارند که برای عکاسي مطبوعاتي ايران نيز بسيار با اهميت بود.

عکاسي ايران در روند رو به رشد خود و در طي مسير سخت پيشرفت که تاريخ آن به ۱۶۵ سال پيش و همزمان با پيدايش آن در اروپا بر مي گردد هيچوقت به اندازه ۳۰ سال اخير که در اين نمايشگاه شاهد نمونه هايي از آثار عکاسان ايراني هستيد مهم نبوده است.

شما شاهد بخش بسيار مهمي از منتخب تصاوير تاريخ معاصر ايران در اين نمايشگاه هستيد که عکاسان آن اکنون و بعد از انتخابات جون 2009 در پي اعتراض مردم به نتايج

اعلام شده از طرف دولت که به کشته شدن ۲۰ نفر و زخمی شدن عده زیادی از مردم و به زندان افکندن حدود ۲۰۰۰ نفر از سران اصلاحات و مردم شد از ادامه کار منع شده اند!

جريان اطلاع رساني مختل شده است و دولت اعلام کرده هيچ خبرنگار و عکاس شاغل در رسانه هاي خارجي حق پوشش جريان معترض را که به طور گسترده و بیش از همیشه سی سال حکومت جمهوری اسلامی به صحنه آمده اند را ندارد! این مساله و ممانعت از حضور رسانه های خارجی سبب گردید مردم و عکاسان داخلی به پوشش اخبار و درگیری ها بپردازند که این روند ثبت خبری نیز با دستگیر شدن عده ای از عکاسان و تهدید تعدادی دیگر مختل گردید.

اکنون که اين نمايشگاه در غرب و در فرانسه برگزار مي شود من اين متن را از شرق دنیا می نویسم اما این شرق کشور ایران نیست .من این نوشته را از شرق دور و از جايي دورتر و در مالزي براي اين نمايشگاه می نويسم!

چرا که از ابتداي june 2009 من به جهت سانسور حاکم بر فضاي کار رسانه اي از ادامه عکاسي دو هفته قبل از انتخابات و به دستور وزارت اطلاعات ایران از عکاسی منع شدم که با ادامه درگیری های و بازداشت های گسترده روزنامه نگاران و عکاسان زیادی راهی زندان شدند . به همين سبب ماندن در ايران را عاری از خطر نمی بینم.

۱۲ سالهای اخير من در تمام اتفاقات ايران عکاسي کرده ام و اين با تمام محدوديتهاي موجود به انجام رسيده است و اکنون راهي نا معلوم و پر مخاطره را در انتظار کار حرفه ای خود و همکارانم مي بينم.

حمل دوربين در ايران اينروزها ريسک بزرگي براي عکاسان بهمراه دارد.

دولت از عکس و تصوير به شدت ترس دارد و اين نشان از اهميت کار عکاسي مطبوعاتي دارد.

در سي سال گذشته تقريبا هميشه ايران در صدر اخبار جهان قرار داشته است و اين امر باعث بالا رفتن کيفيت کار حرفه ايي عکاسان ايراني برابر با استاندارد جهاني شده است.

عکسهاي به نمايش در آمده در اين نمايشگاه توسط سه نسل از عکاسان ايراني به تصوير کشيده شده اند

نسل اول در انقلاب ۱۹۷۹ و در جريان جنگ بين ايران و عراق ۸۸-۱۹۸۰ عکسهاي با ارزش زيادي براي تاريخ ايران به يادگار گذاشته اند.

اين نسل که خود يادگيري و آموزش را بعهده گرفته بود نسل دوم را در ايران پرورش داد که من نيز يکی از همين نسل دوميها هستم.

نسل دوم با بهره گيري از تجارب اساتيد خود و کلاسهاي دانشگاهي توانست پتانسيل موجود در خود را بعد از روي کار آمدن رييس جمهور اصلاح طلبي در سال ۱۹۹۷ در ايران که با گسترش فضاي آزاد مطبوعاتي همراه بود نشان دهد.

جالب است بدانيد در ايران بيش از ۱۵ هزار نفر فارغ التحصيل رشته عکاسي وجود دارد که در سي سال اخير آموزش ديده اند اما اکثر آنها در کارهای ديگري بغير از عکاسي مشغولند.

در کارهاي نسل سوم بعد از انقلاب امروزه شاهد عکسهاي عکاسان جوان در اين نمايشگاه هستيد که به دلايل واضحي از بکار بردن اسامي آنها به خاطر حفظ امنيت آنها

دوري گزيده ايم.

بي شک امکان بر پايي اين نمايشگاه بدون همراهي و کمک خانم آناهيتا قباييان و آقای بهمن جلالي همچنين مسولين و کارمندان موزه ميسر نمی شد.

در اينجا از همه آنها سپاسگزارم.

به اميد روزي که شاهد سانسور نباشيم.

حسن سربخشیان 19 جولای 2009 مالزی

No comments:

Post a Comment